شهر عشق

به یاد معلمی عاشق آقا رضا ایزی تقدیم به همه ی دوستان و دانش آموزان و ..

شهر عشق

به یاد معلمی عاشق آقا رضا ایزی تقدیم به همه ی دوستان و دانش آموزان و ..

شهر عشق

این وبلاگ فضایی است برای درد دلهای دوستانه و ذکر خاطرات .....
ستایشگر معلمی هستم که اندیشیدن را به من آموخت نه اندیشه ها را...

همه میپندارند،
که عکس پدرم را ؛
به دیوار خانه ام آویخته ام!
اما نمیدانند
که دیوار خانه ام را ،
به عکس پدرم تکیه داده ام...

۴۴ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

پذیرش مقاله ی جنابعالی را در کنگره هفتصدمین سالگرد نهضت سربداران به جنابعالی و سایر همکارانتان تبریک عرض می نمایم

شماافتخار سربداران هستید

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰


به زندگی فکر کن! ولی برای زندگی غصه نخور.
                     دیدن حقیقت است ، ولی درست دیدن ، فضلیت.
                               ادب خرجی ندارد .ولی همه چیز را میخرد.
                                    با شروع هر صبح فکر کن تازه بدنیا آمدی .
                                                  مهربان باش و دوست بدار و عاشق باش


  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

خدا مرا به فراق تو مبتلا نکند
نصیب دشمن ما را نصیب ما نکند
                                                                           ادیب نیشابوری

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

دختری با پدرش میخواستند از یک پل چوبی رد شوند. پدر رو به دخترش گفت: دخترم دست من را بگیر تا از پل رد شویم.
دختر رو به پدر کرد و گفت: من دست تو را نمیگیرم تو دست مرا بگیر.
پدر گفت: چرا؟ چه فرقی میکند؟ مهم این است که دستم را بگیری و با هم رد شویم.
دخترک گفت: فرقش این است که اگر من دست تو را بگیرم ممکن است هر لحظه دست تو را رها کنم،
اما تو اگر دست مرا بگیری هرگز آن را رها نخواهی کرد!

                                                                         این مصداق پدر من بود

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

حق فرزند*

امام سجاد(علیه السلام):
حق فرزندت است که بدانی، او قسمتی از وجود توست و جزئی از درخت هستی توست در این جهان، خوبی و بدی او با تو ارتباط پیدا میکند، تو درباره آنچه نسبت به او مسئولیت پذیر شده ای مورد سؤال قرار خواهی گرفت، از نظر:
1- تربیت و آداب آموزی
2- دلالت کردن به خداشناسی
3- یاری دادن او در راه حق

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

" لایق تو کسی نیست جز آنکسی که :
تو را انتخاب میکند نه امتحان...
تو را نگاه کند نه اینکه ببیند...
تو را حس کند نه اینکه لمست کند...
تو را بسازد نه اینکه بسوزاند...
تو را بیاراید نه اینکه بیازارد...
تو را بخنداند نه اینکه برنجاند...
تو را دوست بدارد و بدارد و بدارد.

ﺳﺎﺩﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﻋﺒﻮﺭ ﻧﮑﻦ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺍﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ!!
ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ کسی که ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﺯﺩﻧﺖ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺷﺎﻫﺮﮒ ﺣﯿﺎﺗﺖ
ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﯾﺎﻓﺘﯽ !
ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ :
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺍﺭﺯﺵ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ …
“ﮔﺎﻫﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ" !!!به شیوه خودت با علایق خودت

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

بخشی از رمان کلیدر :

ﻣﻠﺘﻔﺖ ﻫﺴﺘﯽ ﮔﻞﻣﻤّﺪ؟
ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ‌ﺷﻨﺎﺳﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ. ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽ‌ﺁﻭﺭﺩ.
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﮕﺬﺭﺩ. ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻓﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﮑﻨﺪ.
ﻫﯿﭻ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ.
ﻣﯽ‌ﻓﻬﻤﯽ ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ؟! ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﺪﺍﺭﺩ ؛ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ!...
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺯ ﭼﮑﻤﻪ ﻣﯽ‌ﺗﺮﺳﺪ ﻭ ﺩﺭ آﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ!.
ﻓﻘﻂ ﻣﯽﺗﺮﺳﺪ ، ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ.
من به قیمت خونم این مردم را ، این رعیت مردم را شناخته ام ،
گل محمد! ،
جماعتی ذلیل و دروغگو که امید و آرزوهایشان هم مثل خودشان ذلیل و کوچکند. این جور آدمها مرد کارهای بزرگ نیستند.
پیش پای پهلوان زانو میزنند ، پهلوان را می پرستند ، اما خودشان پهلوان نیستند. نمی توانند پهلوان باشند.
ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﻋﻘﺮﺏ ﺑﺎﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ؛ ﻣﺜﻞ ﻋﻘﺮﺏ!
ﻣﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺑﺎﻟﯿﻦ ﻭﺭﻣﯽﺩﺍﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﮐﻪ ﺳﺮ ﻣﺮﮔﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ، ﻣﺪﺍﻡ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺰﯾﻢ.
ﺑﺨﯿﻠﯿﻢ ؛ ﺑﺨﯿﻞ!.
ﺧﻮﺷﻤﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺳﻨﮓ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﯾﻢ ؛ ﺧﻮﺷﻤﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﻓﻠﺞ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ. ﺍﮔﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﯾﮏ ﻟﻘﻤﻪ ﻧﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺳﻖ ﺑﺰﻧﺪ ، ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﻮﺷﺖ ﺗﻦ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﯽﺟﻮﺩ.
ﺗﻨﮓ ﻧﻈﺮﯾﻢ ﻣﺎ ﻣﺮﺩﻡ. ﺗﻨﮓ ﻧﻈﺮ ﻭ ﺑﺨﯿﻞ. ﺑﺨﯿﻞ ﻭ ﺑﺪﺧﻮﺍﻩ.
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﺮ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ، ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﺎ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ.
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﭘﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺑﯿﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ!.

ﮐﻠﯿﺪﺭ : ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺩﻭﻟﺖ ﺁﺑﺎﺩﯼ

واقعا دولت ابادی درست فکر میکرد شما نظری دارید دوست من که این مطلب را می خوانید؟؟؟؟؟؟

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰


رسم ایرانیها این است که :
وقتی می خوان کسی رو از عزا در بیارن، براش لباس می برن...
خدایا بعد از 2ماه عزا...
بر قامت امام عصر، لباس فرج
 و بر ما ، لباس تقوا بپوشان
                                                         "حلول ماه ربیع الاول مبارک"

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

خبری است نورسیده تو مگر خبر نداری
جگر حسود خون شد تو مگر جگر نداری

قمری است رو نموده پر گشوده
دل و چشم وام بستان زکسی اگر نداری

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

آنچه شما به فرد سوگوار می گویید و آنچه او می شنود

آنچه شما به فرد سوگوار می گویید و آنچه او می شنود با هم بسیار متفاوت است. بسیاری از عکس العمل ها، دلداری ها، توصیه ها و نصیحت های رایج بین مردم برای افراد سوگوار نه تنها برای آن ها کمک کننده نیست، بلکه در حقیقت نمکی است بر زخم آن ها. اگر فردی را می شناسید که عزیزی را از دست داده است، بدانید که هر چقدر بیشتر به او اجازه دهید که راحت تر در کنار شما سوگواری کند، از عزیز خود بگوید، گریه کند و درد خود را بیرون بریزد، بیشتر به او کمک کرده اید که دوره سوگواری اش را به شکل سالم تر طی کند. در مقابل اگر او را نصیحت کنید که باید زودتر این دوره را پشت سر بگذارد، دلداری های بی مورد بدهید، تلاش کنید که حواس او را پرت کنید، برایش جوک بگویید تا بخندد و یا تلاش کنید نامی از عزیز او نبرید یا هر وقت نامی به میان آمد، حرف را عوض کنید، در حقیقت این پیغام را به او داده اید که اجازه ندارد جلوی شما سوگواری کند و باید برای ناراحت نکردن شما جلوی خودش را بگیرد. پس اگر این فرد برایتان عزیز است و حقیقتا می خواهید به او کمک کنید، کنار او باشید و به او نشان دهید که تا هر زمان که نیاز داشته باشد، می تواند در کنار شما برای عزیز از دست رفته اش سوگواری کند و شما جلوی او را نمی گیرید و اگرچه نمی توانید او را کاملا درک کنید، اما رنج او را به رسمیت می شناسید و آن را کم و ناچیز جلوه نمی دهید.

  • نادیا ایزی