شهر عشق

به یاد معلمی عاشق آقا رضا ایزی تقدیم به همه ی دوستان و دانش آموزان و ..

شهر عشق

به یاد معلمی عاشق آقا رضا ایزی تقدیم به همه ی دوستان و دانش آموزان و ..

شهر عشق

این وبلاگ فضایی است برای درد دلهای دوستانه و ذکر خاطرات .....
ستایشگر معلمی هستم که اندیشیدن را به من آموخت نه اندیشه ها را...

همه میپندارند،
که عکس پدرم را ؛
به دیوار خانه ام آویخته ام!
اما نمیدانند
که دیوار خانه ام را ،
به عکس پدرم تکیه داده ام...

  • ۰
  • ۰

nadia iezi, [27.05.16 09:59]


بمان ولی به خاطر غرور خسته ام برو

برو ولی به خاطر دل شکسته ام بمان

به ماندن تو عاشقم ، به رفتن تو مبتلا

شکسته ام ولی برو ، بریده ام  ولی بیا

چه گیج حرف می زنم ، چه ساده درد می کشم

اسیر قهر و آشتی ، میانِ آب و آتشم

ببین چه سرد و بیصدا ببین چه صاف و ساده ام

گلی که دوست داشتم ، به دست باد داده ام

چه عاشقانه زیستم ، چه بی صدا گریستم

چه ساده با تو هستم و چه ساده بی تو نیستم

تو را نفس کشیدم و به گریه با تو ساختم

چه دیر عاشقت شدم ، چه دیرتر شناختم !

  • ۹۵/۰۳/۰۷
  • نادیا ایزی

نظرات (۱)

عالی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی