شهر عشق

به یاد معلمی عاشق آقا رضا ایزی تقدیم به همه ی دوستان و دانش آموزان و ..

شهر عشق

به یاد معلمی عاشق آقا رضا ایزی تقدیم به همه ی دوستان و دانش آموزان و ..

شهر عشق

این وبلاگ فضایی است برای درد دلهای دوستانه و ذکر خاطرات .....
ستایشگر معلمی هستم که اندیشیدن را به من آموخت نه اندیشه ها را...

همه میپندارند،
که عکس پدرم را ؛
به دیوار خانه ام آویخته ام!
اما نمیدانند
که دیوار خانه ام را ،
به عکس پدرم تکیه داده ام...

  • ۰
  • ۰

شنیده‌ای حکایت آن بدخوابی را که از سر و صدای کولر و یخچال و کامپیوتر و ساعت خوابش نمی‌برد و درمان‌گرش گفت گوسفند ببر توی خانه. دید بدتر شد و حالا صدای همین چهارپاست که روی مخ است. خودش را از شرش خلاص کرد و بعد مثل چی خوابید...

 درمان‌گری همین است اصلاً. دوای دردهای روانی انواع و اقسام اقلام شادی‌آور نیست که تا مصرف می‌کنی خوبی و وقتی کنار می‌گذاری از اولت هم بدتر می‌شوی. نوشداروی عارضه‌های روانی زهر هلاهل است. که حالی‌ات کند مشکلی اگر داشته باشی لوس‌شدگی است نه چیز دیگر. هر وقت هم هوس خودکشی به سرت زد نفست را حبس کن و تا سرخ و سیاه و کبود نشده‌ای دست برندار. ببین که در آن لحظات هم اضطراب و استرس داری و مأیوسی و هیچ چیز نمی‌خواهی یا نه له‌له می‌زنی برای یک جو هوا، یک نفس بیش‌تر. آخرش وقتی دیگر بریدی و نفس کشیدی یادت نرود که همیشه از این خبرها نیست که بتوانی اراده کنی و راحت برگردی. جامعه به اندازه‌ی کافی بدعادتت می‌کند همیشه. خودت را از این بیش‌تر لوس نکن.



  • ۹۵/۰۳/۰۹
  • نادیا ایزی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی