شهر عشق

به یاد معلمی عاشق آقا رضا ایزی تقدیم به همه ی دوستان و دانش آموزان و ..

شهر عشق

به یاد معلمی عاشق آقا رضا ایزی تقدیم به همه ی دوستان و دانش آموزان و ..

شهر عشق

این وبلاگ فضایی است برای درد دلهای دوستانه و ذکر خاطرات .....
ستایشگر معلمی هستم که اندیشیدن را به من آموخت نه اندیشه ها را...

همه میپندارند،
که عکس پدرم را ؛
به دیوار خانه ام آویخته ام!
اما نمیدانند
که دیوار خانه ام را ،
به عکس پدرم تکیه داده ام...

  • ۰
  • ۰

کوروش میگوید؛
بودن با کسی که دوستش نداری
 و
نبودن با کسی که دوستش داری
 همه اش رنج است
پس
 اگر همچون خود نیافتی
 مثل خدا
تنها باش
و
 اگر یافتی
انرا چنان حافظ باش
 که گویا جزءی از وجودتوست!!!.....

کسی که برایت آرامش بیاورد..
 مستحق ستایش است!
انسانها را
در زیستن بشناس
 نه در گفتن...
در گفتار همه آراسته اند...

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

«نُت سکوت»

یکی از جالب ترین پارادوکس های دنیاست.
توی موسیقی که آوا ها حرف اول را میزنند،این نت به اندازه یک ضربه،سکوت میکند.
بدون این نت،اکثر آهنگ ها خراب مى شوند و ارزششان را از دست میدهند و گاها بی معنامى شوند.
اما با این همه, جالب اینکه نت سکوت،جزو نت اصلی نیست….
به نظرم حال و هوای ما آدمها هم خیلی شبیه نُت هاست! اوج و فرود دارد،اما بعضی جاها براى حفظ ارزش خودمان هم که شده،فقط باید سکوت کنیم.

سکوتی به اندازه یک ضربه.

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰


آدمها جدا از عطری که به خودشون می‌زنن
عطر دیگه‌ای هم دارن که اتفاقا تاثیر گذارتر هم هست
 عطر چشم هاشون، عطر حرف هاشون، عطر صداقت شون
عطر انسانیت شون ...
عطری که فقط مختص شخصیت اون هاست



                         نادیا ایزی

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

چیزی به نام تصادف وجود ندارد
هیچ کس تصادفا سر راه ما قرار نمی گیرد .

هر انسانی حتی آن ساده ترین کارگر

یا آن درد سر آفرین یا پلیدترین آدم

چیزی برای یاد دادن به ما دارد .
همه آنها به ما کمک می کنند تا شخصیت خویش را بسازیم
و توان دوست داشتن دیگران را در خود پرورش دهیم .
بنابراین هر شخصی یک استاد معنوی بالقوه است .


نادیا ایزی

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰


  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰


  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

🌹فروید: چگونه زندگی ملال آور را تحمل کنیم🌹🌹

کم نیستند کسانی که از بی‌روح بودن زندگی در دنیای معاصر شکایت دارند. چون باید شبانه‌روز کار کنند، دائم خود را کنترل کنند و خواسته یا ناخواسته تابع قانون باشند. اما چگونه می‌توان در چنین شرایطی با سختی‌ها کنار آمد و بهتر زندگی کرد؟

زیگموند فروید دریکی از کتاب‌هایش، «تمدن و ملالت‌های آن» می‌گوید: متمدن شدن و به دنبال آن زندگی مدرن، باعث پیچیده‌تر شدن امیال و خواسته‌های آدم‌ها شده است. درنتیجه، ارضاء نیازهای ما هرروز سخت‌تر از گذشته می‌شود. زندگی در حالت عادی پر از رنج و سرخوردگی است و گاهی وظایفی را به ما تحمیل می‌کند که غیرقابل‌تحمل‌اند.

به اعتقاد فروید، وسایل سرگرم کننده و جذاب از بار سختی‌های زندگی می کاهد. هنر، از بدبختی ما کم می‌کند و یاری می‌دهد تا در برابر واقعیت آزاردهنده جهان اطراف خود بایستیم.

به نظر فروید تولید هنر یا استفاده از آن به ما احساس سعادتمندی می‌دهد و با کمک دو نیروی قدرتمند توهم و خیال، لذت را جایگزین واقعیتِ تلخ می‌کند.

جامعه‌شناس آلمانی دوران جنگ جهانی دوم نوربرت الیاس نیز به نوبه خود سعی کرد توضیح دهد چرا زندگی متمدنانه مدام ملال آورتر می شود. او می گوید در تمدن غربی، مردم بیشتراز گذشته خودشان را کنترل می‌کنند چون روابط اجتماعی و تقسیم‌کار در بین انسانها بیشتر و هم پیچیده تر شده است.

نوربرت الیاس بر روی موضوع مهمی تاکید کرده است که برای همه ما قابل لمس است. او می گوید پیدایش انواع شغل های جدید که در دوران کشاورزی وجود نداشت و تقسیم کار، آدم ها با دادن عناوین شغلی و القاب مختلف، از هم مجزا شده اند.

او معتقد است بزرگسالان با شدت و قاطعیت تمام باید با عنوان شغلی یا تخصصی خود، زندگی شان را ادامه دهند. به عبارتی دیگر، فاصله زیادی بین یک بزرگسال و دوران معصومانه کودکی اش ایجاد شده است.

جستجوی بشر برای لذت در دیدگاه فروید یک امر حیاتی است. اما بشر از دید وی به خاطر سلامت، امنیت و استاندارد بهتر زندگی، باید بخشی از انرژی غریزی اش را که مدام در پی دست یافتن به لذت از هر راه ممکن است سرکوب کند

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

انسانهای احمق نه از کتاب خوششان می آید نه از فیلمهای مفهومی و نه هر چیز که آنها را وادار به تفکر کند.
انسانهای کمی احمق تا حدودی کتاب خوانده اند، البته به دلیل اینکه بتوانند مدارک تحصیلی خود را تکمیل کنند.
انسانهای رمانتیک شعر میخوانند، رمان های عاشقانه را دنبال میکنند.
انسانهای باهوش با معادلات سر و کار دارند، ریاضیات و فیزیک و از این دست.
انسانهای پیشرو اما درگیر فلسفه میشوند،همیشه در ذهنشان پر از سوالات بی پاسخ تجمع کرده است،آنها را از نوجوانی شان میتوانی بشناسی،گاه سوالاتی میپرسند که شما را به چالش میکشند و پرده هایی را کنار میزنند که وحشت زده میشوید، اگر تویی که این را خواندی نخست وزیر یا رییس جمهور کشورت هستی فرهنگسراها را به انسانهای احساساتی، سیاست را به باهوش ها
و آینده ی میهنت را به فیلسوفانت بسپار.


#آندره_ژید
"مصاحبه با روزنامه ی دیلی تلگرام"
"سال ١٩٢۵"

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

گرگ همیشه گرگ میزاید
و گوسفند همیشه گوسفند؛
تنها انسان است که گاهی
گرگ میزاید و گاهی گوسفند...!
نیچه

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰
  • نادیا ایزی