شهر عشق

به یاد معلمی عاشق آقا رضا ایزی تقدیم به همه ی دوستان و دانش آموزان و ..

شهر عشق

به یاد معلمی عاشق آقا رضا ایزی تقدیم به همه ی دوستان و دانش آموزان و ..

شهر عشق

این وبلاگ فضایی است برای درد دلهای دوستانه و ذکر خاطرات .....
ستایشگر معلمی هستم که اندیشیدن را به من آموخت نه اندیشه ها را...

همه میپندارند،
که عکس پدرم را ؛
به دیوار خانه ام آویخته ام!
اما نمیدانند
که دیوار خانه ام را ،
به عکس پدرم تکیه داده ام...

۱۲۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

انسان‌ها بیش از هر چیز دیگر، از اندیشیدن وحشت دارند، بیش از فقر، حتی بیش از مرگ! اندیشه  انقلاب می‌کند، از تخت به زیر می‌کشد و نابود می‌سازد. امتیازات دروغین، سنت‌ها و عرف‌های جوامع، و عادات راحت‌طلبانه‌ی انسان‌ها را، بدون ذره‌ای رحم، از دم تیغ می‌گذراند. هیچ قانونی را به رسمیت نمی‌شناسد؛ آنارشیست است! مراجع قانونی را به پشیزی نمی‌انگارد و بر خرد ِ کهن نیز وقعی نمی‌نهد.

اندیشه به‌سادگی در گودال جهنم می‌نگرد و هراسی او را فرا نمی‌گیرد! بشر، لکه کوچکی مغروق در ژرفای بی‌پایانی از سکوت است؛ اندیشه این را می‌بیند و با این حال ، غرورمندانه خود را به نمایش می‌گذارد‌، گویی ارباب کائنات است. «اندیشه» چالاک، آزاد و عظیم است، یگانه روشنایی این جهان ، و بزرگ‌ترین مایه فخر بشر!


" برتراند راسل _ چرا بشر میجنگد "

نادیا ایزی

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

زاهد برو! که هست مرا با بتان شهر
آن حالتی که نیست تو را با خدای خویش!
                                                               هلالی جغتایی






نادیا ایزی

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

⁧‌من هزار برده را آزاد کردم،
میتوانستم
هزاران برده دیگر را هم آزاد کنم، فقط

اگر آنها میدانستند که برده هستند






نادیا ایزی

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

برای مردم غمگین زندگی در شهر آسانتر است. در شهر شخص می تواند صد سال زندگی کند بدون انکه متوجه شود مرده و خیلی وقت پیش تبدیل به خاک شده است...!

لئو تولستوی

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

هر آدمی ویژگی‌هایی دارد و اگر قرار باشد همه به صرف خوشامد یا بدآمد دیگری –حالا این دیگری هر که می‌خواهد باشد– ویژگی‌هایشان را تغییر بدهند دیگر هیچ شخصیت متفاوتی برا هیچ‌کس باقی نمی‌ماند. همه می‌شوند یا سفارشی یا کپی برابر اصل بقیه. در حالی که اگر هر کسی تمرین کند خودش را با ویژگی‌های افراد وفق بدهد نه ویژگی‌های افراد را با خودش، آن‌وقت است که واکنش‌ها به رفتار دیگران معقول و منطقی می‌شود و تعامل اجتماعی داشتن مساوی نمی‌شود با تغییر و تحول مدام و بی‌حساب؛ که سنگین‌ترین بهای ممکن برای نیاز اولیه‌ی ارتباط داشتن با آدم‌هاست. البته که نمی‌شود این قاعده را پیچاند و به ضد خودش تبدیل کرد و گفت: "از جمله ویژگی‌های منحصربه‌فرد بنده این است که نیاز دارم طرف مقابلم چنین باشد و چنان کند یا چنان نباشد و چنین نکند". آخر این‌جور وقت‌ها که حرف نمی‌زنند، راهشان را می‌گیرند و می‌روند جایی که خرده‌فرمایشاتشان خریدار داشته باشد، یا هم می‌نشینند سر جایشان و تاس می‌اندازند تا بیاید!

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

💗عشق محنت کشیده است ، خوشایند است
عشق حسادت نمی شناسد
عشق بی خرد نمی جنبد
عشق فخر نمی فروشد
عشق نمی رنجاند
داشته هایش را نمی جوید
خشم نمی گیرد
شر نمی پندارد
بر بی عدالتی دست نمی آلاید
بلکه بر دامان راستی دست می آویزد

به تمامی ، رنج می کشد
به تمامی ، باور دارد
به تمامی ، امیدوار است
به تمامی ، پایدار است
عشق هرگز نمی میرد

پابلو_دتارسو

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

طنزی زیبا از خیام

مکالمات خیام بانامزدش


نامزدش : 

کجایی عزیزم ؟


خیام : 

ماییم و می و مطرب و این کُنجِ خراب😊

جان و دل و جام و جامه در رهن شراب🍷


نامزدش :

 شراب !؟😧 مگه تو نگفتی من نماز میخونم ؟😠


خیام : 

می خوردن و شاد بودن آیین من است

فارغ بودن ز کفر و دین، آمین من است😌

.

نامزدش : 

با کیا هستی حالا خبرِ مرگت ؟☹️


خیام : 

فصل گل و طرف جویبار و لب کِشت😚

با یک دو سه دلبری حوری سرشت😍


نامزدش : 

آدرس بده ببینم !😡 بیام جف پا برم تو حلق این حوری موری ها


خیام : 

راه پنهانی میخانه نداند همه کس

جز من و زاهد و شیخ و دو سه رُسوای دگر😎😆


نامزدش : آنقد شراب بخور با

دوستات تا بترکی، سَقَط شی ایشالله !😒


خیام : 

گر می نخوری طعنه مزن مستان را 😐

بنیاد مکن تو حیله و دستان را😊


نامزدش: برووووووووو بمیرررررررررررر☹️☹️



💟💟


خیام : 

چون مُرده شوم خاکِ مرا گم سازید

احوال مرا عبرتِ مردم سازید🤗



🏃🏃🏃🏃🏃

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

چه کسی میداند؟؟؟
که تو در پیله ی تنهایی خود، تنهــــایی؟
چه کسی می داند
که تو در حسرت یک روزنه در فردایــی؟
پیله ات را بگشا،
تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی! از صدای گذر آب چنان فهمیدم: تندتر از آب روان، عمرگران میگذرد. زندگی را نفسی،ارزش غم خوردن نیست!
آرزویم این است آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست.

سهراب سپهری



نادیا ایزی

  • نادیا ایزی