شهر عشق

به یاد معلمی عاشق آقا رضا ایزی تقدیم به همه ی دوستان و دانش آموزان و ..

شهر عشق

به یاد معلمی عاشق آقا رضا ایزی تقدیم به همه ی دوستان و دانش آموزان و ..

شهر عشق

این وبلاگ فضایی است برای درد دلهای دوستانه و ذکر خاطرات .....
ستایشگر معلمی هستم که اندیشیدن را به من آموخت نه اندیشه ها را...

همه میپندارند،
که عکس پدرم را ؛
به دیوار خانه ام آویخته ام!
اما نمیدانند
که دیوار خانه ام را ،
به عکس پدرم تکیه داده ام...

  • ۰
  • ۰

شنیده‌ای حکایت آن بدخوابی را که از سر و صدای کولر و یخچال و کامپیوتر و ساعت خوابش نمی‌برد و درمان‌گرش گفت گوسفند ببر توی خانه. دید بدتر شد و حالا صدای همین چهارپاست که روی مخ است. خودش را از شرش خلاص کرد و بعد مثل چی خوابید...

 درمان‌گری همین است اصلاً. دوای دردهای روانی انواع و اقسام اقلام شادی‌آور نیست که تا مصرف می‌کنی خوبی و وقتی کنار می‌گذاری از اولت هم بدتر می‌شوی. نوشداروی عارضه‌های روانی زهر هلاهل است. که حالی‌ات کند مشکلی اگر داشته باشی لوس‌شدگی است نه چیز دیگر. هر وقت هم هوس خودکشی به سرت زد نفست را حبس کن و تا سرخ و سیاه و کبود نشده‌ای دست برندار. ببین که در آن لحظات هم اضطراب و استرس داری و مأیوسی و هیچ چیز نمی‌خواهی یا نه له‌له می‌زنی برای یک جو هوا، یک نفس بیش‌تر. آخرش وقتی دیگر بریدی و نفس کشیدی یادت نرود که همیشه از این خبرها نیست که بتوانی اراده کنی و راحت برگردی. جامعه به اندازه‌ی کافی بدعادتت می‌کند همیشه. خودت را از این بیش‌تر لوس نکن.



  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰


حتی اگر قابل اعتمادترین فرد به من اطمینان دهد که میداند فلان طور و بهمان طور است،

این به تنهائی نمیتواند من را قانع کند که او می داند. فقط می تواند مرا قانع کند که اوبر این باور است که می داند.

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

هفت توصیه مهم قبل از ازدواج

ازدواج مهم ترین برگ زندگی شماست. پس باید آن را درست بازی کنید. در این مطلب درباره آنچه در کشور ما می‌تواند در مورد بایدها و نبایدهای دوران پیش از ازدواج قابل‌اجرا باشد، با توجه به عرف، بحث می‌کنیم.

برای آسیب ندیدن چه باید کرد؟

دو جا آدم‌ها هر چقدر هم در نقاب‌زدن و نقش بازی کردن ماهر باشند، ماهیت واقعی خود را رو می‌کنند؛ یکی در زمان استرس و یکی در زمانی که منافع مشترک مطرح است. اگر این 2 نکته را بدانیم، در دوران آشنایی، نامزدی و عقد احتمال آسیب، بسیار کمتر می‌شود. برای روشن شدن این مساله مثالی می‌زنم؛ گاهی می‌گوییم فردی قوی است و اعتمادبه‌نفس زیادی دارد ولی در زمان امتحانی مثل رانندگی، می‌بینیم آنچنان خود را می‌بازد و ضعف نشان می‌دهد که غیرقابل باور است.

در این صورت می‌توانیم بفهمیم واقعا آنچه وانمود می‌کند، نیست یا گاهی می‌بینیم آقایی خود را بسیار عاشق‌پیشه نشان می‌دهد و مدام ابراز احساسات می‌کند اما وقتی صحبت سر تعیین مهریه معقول یا واگذاری حق طلاق و... می‌شود، رابطه را دچار تنش یا کاملا قطع می‌کند!

پس یادتان باشد اگر بتوانید از این 2 تکنیک (استرس و طرح منافع مشترک) استفاده کنید، خیلی راحت می‌توانید تا حد زیادی پشت نقاب طرف مقابلتان را ببینید.

خیلی‌ها بعد از ازدواج می‌گویند همسرمان خیلی فرق کرده، در صورتی که واقعیت این است که او فرق نکرده، بلکه حالا نقاب‌ها کنار رفته و آنها نتوانسته‌اند قبل از ازدواج همدیگر را خوب بشناسند.

در دوران آشنایی چه کنیم؟
خیلی از ما در دوره آشنایی، از هم به اندازه کافی سوال نمی‌پرسیم؛ چون می‌ترسیم که متقابلا طرف مقابل هم از ما سوالی بپرسد یا بفهمیم مشکلی در گذشته داشته و رابطه عاطفی‌مان به هم بخورد. گاهی هم اصلا نمی‌دانیم در مورد چه چیز باید بپرسیم. ممکن‌است اصلا بخواهیم مشکل‌های طرف مقابل را انکار کنیم و آنها را نادیده بگیریم. مثلا وقتی می‌بینیم مدام عصبانی می‌شود، از تکنیکی به نام کم‌اهمیت جلوه‌دادن استفاده می‌کنیم و می‌گوییم «آنقدرها هم عصبانی نمی‌شود، دیگران شلوغش می‌کنند!» یا به توجیه پناه می‌بریم: «از کودکی مشکلات زیادی را پشت‌سر گذاشته و به همین دلیل زیاد عصبانی می‌شود، خودش تقصیری ندارد!» یا با عبارت‌هایی مثل: «همه مردها زود عصبانی می‌شوند» سعی می‌کنیم رفتار او را منطقی جلوه دهیم!

این اشتباه‌ها باعث می‌شود خودمان را درگیر رابطه‌ای پرخطر کنیم اما توجه به برخی نکته‌ها در این دوران و البته دوران عقد بسیار کمک‌کننده است و ما را از این خطای شناختی بیرون می‌آورد:
 
یک
از ارزش‌ها و باورهایتان چشم‌پوشی نکنید. یعنی فورا نخواهید خودتان را همرنگ طرف مقابل کنید. مثلا اگر می‌بینید مهمانی‌های آنچنانی می‌رود و روابطی دارد که نمی‌پسندید، به اجبار آنها را نپذیرید.
 
دو
از علایقتان دست برندارید؛ اگر وقتی با کسی آشنا می‌شوید، خود را غرق پرداختن به علاقه‌مندی‌های او کنید، بی‌شک آسیب خواهیددید. حتی برخی افراد در این دوره به خاطر طرف مقابل رابطه خود را با دوستان و خانواده‌شان کمرنگ می‌کنند و تمام‌وقت خود را در اختیار او قرار می‌دهند که این کار هم اشتباه است.

سه
در کسانی که در زمان نامزدی و بدون شناخت، روابط زناشویی برقرار می‌کنند، احتمال نارضایتی زناشویی، بدبینی، عدم تعهد و نابسامانی ارتباطی بعد از ازدواج بسیار بالاتر است. نتایج تحقیقات نشان داده اگر در دوران آشنایی طرفین کنجکاوی‌های جنسی‌شان را بی‌محابا به هم ابراز کنند، احتمال دارد دچار آسیب‌ شوند. البته به‌دلیل مسائل شرعی، اخلاقی، قانونی و عرفی احتمال شروع این روابط در کشور ما در دوران آشنایی اندک است ولی متاسفانه گاهی از روی بی‌تجربگی و ناپختگی، روابط پرخطر در دوران آشنایی شروع می‌شود که باعث می شود بیشتر این آشنایی‌ها خیلی زودهنگام به شکست منجر شوند؛ مخصوصا که متاسفانه مهارت مدیریت درست و چندجانبه اینگونه روابط در بیشتر جوانان خیلی قوی نیست و گاهی با الگوبرداری از دیگران یا توجیه رفتار خود یا روشنفکری مدرن مخصوصا خانم‌ها در معرض خطر بیشتر آسیب‌های اجتماعی اینگونه روابط قرار می‌گیرند.
 
چهار
نکته مهم دیگر این است که خیلی‌ها در دوران آشنایی تفاوت‌های زیادی بین خود و طرف مقابل مشاهده می‌کنند ولی با این تصور که می‌توانند او را با عشق و علاقه و توجه تغییر دهند، به روابط خود ادامه می‌دهند. خیلی از خانم‌ها مرتکب این اشتباه شایع می‌شوند اما شخصیت شکل‌گرفته آدم‌ها، خیلی قابل‌تغییر نیست و فقط قابل‌تعدیل است. پس وقتی به قصد ازدواج رابطه آشنایی را با کسی شروع می‌کنید، واقع‌بین باشید و آشنایی خود را با کسی ادامه دهید که به اصول شما نزدیک باشد.
 
پنج
در این دوران هرگز خود را بیش از حد درگیر رابطه عاطفی نکنید. وقتی احساس بر منطق غلبه می‌کند، احتمال بروز مشکلات زیاد خواهد شد. یعنی ابتدا باید عقل بر احساس حاکم باشد و بعد همسویی عقل واحساس.

شش
هرگز تمام اطلاعات در مورد حال و گذشته‌تان را برای طرف مقابل بیان نکنید. برخی فکر می‌کنند اگر همه‌چیز را با جزئیات برای فردی که با او آشنا شده‌اند تعریف نکنند، صادق نیستند در حالی که صداقت 2 نوع سازنده و مخرب دارد.

کسی که به قصد ازدواج وارد رابطه با شما شده، باید به این حد از بلوغ رسیده باشد که بداند قرار است با آنچه در حال حاضر هستید، زندگی کند، نه آنچه قبلا بوده‌اید. پس اطلاعاتی که قصد دارید به طرف مقابل بدهید باید به‌تدریج و پلکانی باشد و به همه‌چیز اشاره نکنید.

حواستان باشد دادن این اطلاعات غیرضروری می‌تواند در رابطه فعلی و در آینده‌تان تاثیر مخربی داشته باشد.

برای اینکه این نکته مفهوم‌تر شود، برایتان مثالی می‌زنم؛ ما 3 حریم انسانی داریم؛ حریم سوم، حریمی است که بین ما و اجتماع و دوست و آشنا وجود دارد، حریم دوم، بین ما و خانواده درجه اول مثل پدر و مادر است و حریم خصوصی اول، یعنی حریمی که فقط بین خدا و انسان است و هیچ‌کس حق ندارد وارد آن شود. اگر می‌خواهیم آشنایی و دوران نامزدی موفقی داشته باشیم، حتما باید این حریم‌ها و صداقت سازنده را بشناسیم و نه وارد حریم خصوصی اول طرف مقابل شویم و نه او را وارد این حریم خودمان کنیم.

گاهی در مطب می‌بینم دخترخانم‌هایی که قبلا رابطه عاطفی معقول و کم‌خطری در چارچوب اخلاق، شرع ، قانون و عرف با آقایی داشته‌اند ولی به‌محض اینکه در مورد آن به طرف مقابل گفته‌اند، رابطه‌شان دچار مشکل‌شده و به هم خورده یا ازدواج انجام گرفته ولی همسر به شدت به خانم بدبین شده است و آسیب بدبینی و بدگمانی بسیار شدیدتر از این صداقت مخرب است.
 
هفت
کسی که می‌خواهد وارد رابطه آشنایی و بعد نامزدی و عقد شود، باید به بلوغ ازدواج رسیده‌باشد اما متاسفانه برخی از کسانی که ازدواج می‌کنند، به این بلوغ نرسیده‌اند اما بلوغ ازدواج چیست؟ یعنی با آگاهی، دانش و مهارت‌های ارتباطی مبتنی بر واقعیت نه رویا، رابطه لذت‌بخش مادی و معنوی خلق کنیم. در غیر این صورت دچار تنش خواهیم ‌شد.

بدون شناخت، منطق، خودشناسی و دیگرشناسی نباید وارد هیچ رابطه‌ای شد چون برخی در دوران آشنایی چهره واقعی خود را نشان نمی‌دهند و نقاب بر چهره دارند تا طرف مقابل را جذب ‌کنند. علاوه بر این، گاهی رفتار ناسنجیده یا پرخطر‌ تاثیرگذاری هم نشان می‌دهند ولی طرف مقابل به دلیل ویژگی‌های خوب دیگر، متاسفانه آن را نادیده می‌گیرد.  نادیا ایزی

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

ای نامت از دل و جان در همه جا به هر زبان جاری است
عطر پاک نفست سبز و رها از آسمان جاری است
نور یادت همه شب در دل ما چو کهکشان جاری است

تو نسیم خوش نفسی، من کویر خار و خسم
گر به‌فریادم نرسی، من چو مرغی در قفسم
تو با منی اما، من از خودم دورم
چو قطره از دریا، من از تو مهجورم

با یادت ای بهشت من آتش دوزخ کجاست
عشق تو در سرشت من با دل و جان آشناست
چگونه فریادت نزنم، چرا دم از یادت نزنم، در اوج تنهایی
اگر زمین ویرانه شود، جهان همه بیگانه شود، تویی که با مایی


عشق زیبنده ی تواست خدای من خدایی که ،،،،اگر زمین ویرانه شود، جهان همه بیگانه شود، تویی که با مایی

پدرم شما عاشق این آهنگ بودی 17 سال قبل در شبهای دی ماه 1377  میخواندی و میگریستی می دانی که از چه سخن می گویم و از چه لحظاتی... امروز من میخوانم و به یاد تو بهتزین می گریم  دوستت دارم پدر نادیا ایزی 9 خرداد ماه 95

افتخاری و شعرهای مولانا چه زیبا سرود و چه زیبا می خواند..

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰


  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰


"حضرت عشق ، مولانا"

دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من

چون می روی بی‌من مرو ای جان جان بی‌تن مرو
وز چشم من بیرون مشو ای شعله تابان من

هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من

تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من

بی‌پا و سر کردی مرا بی‌خواب و خور کردی مرا
سرمست و خندان اندرآ ای یوسف کنعان من

از لطف تو چو جان شدم وز خویشتن پنهان شدم
ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من

گل جامه در از دست تو ای چشم نرگس مست تو
ای شاخ‌ها آبست تو ای باغ بی‌پایان من

یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی
پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من

ای جان پیش از جان‌ها وی کان پیش از کان‌ها
ای آن پیش از آن‌ها ای آن من ای آن من

منزلگه ما خاک نی گر تن بریزد باک نی
اندیشه‌ام افلاک نی ای وصل تو کیوان من

مر اهل کشتی را لحد در بحر باشد تا ابد
در آب حیوان مرگ کو ای بحر من عمان من

ای بوی تو در آه من وی آه تو همراه من
بر بوی شاهنشاه من شد رنگ و بو حیران من

جانم چو ذره در هوا چون شد ز هر ثقلی جدا
بی‌تو چرا باشد چرا ای اصل چار ارکان من

ای شه صلاح الدین من ره دان من ره بین من
ای فارغ از تمکین من ای برتر از امکان من


  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰

چقدر نگران بودن زیباست.

آدمی احساس زنده بودن می کند.

مثل دوست داشتن یا عاشق بودن.

مهم نیست که او بداند یا نداند,

مهم زیبایی این نگرانیست که برای ......,  تنها ......

مثل مادر شدن.

مثل معلم بودن.

مثل...

مثل من!

ولی نگران بودن,  سختی  زیباییست.

یک جور خودکشی در لحظه هاست.

یک جور ماندن در بین بودن یا نبودن است.

مسأله ماندگاری است.

مسأله امید است و شاید...!

و گاه تلخ است.




  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰


کودکے که مے داند...

دستان ِ پینه بسته ے پدرش

تن فروشے خواهرش

و گریه هاے مادرش

از بی پولے است؛

چگونه در مدرسه بنویسد:

علم بهتر است یا ثروت؟؟!

🖊دکترعلی_شریعتی

  • نادیا ایزی
  • ۰
  • ۰


بر سر مزرعه ی سبز فلک باغبانی به مترسک می گفت:
 دل تو چوبین است و ندانست که این زخم زبان
دل چوبین مترسک را می شکند

___________________


به حشر تن به جحیم افکنم نخستین گام

دل و دماغ رسن بازی صراطم نیست

طالب آملی 



---------- 



در خویشتن سفر کن تا بدانی کیستی،

از کیستی ات گذر کن تا بدانی نیستی،

بر نیستی ات نظر کن تا بدانی هستی،

از هستی ات بر نیستی ات از نیستی ات بر هستی ات آگاه شوی،

آنگاه بدانی کیستی.

"من کی هستم؟"

مهمترین علامت سوالی که در سراسر تاریخ پیش روی هر فردی قرار دارد این هست که "من کیستم؟"

  • نادیا ایزی