غریبانه
(بگردید بگردید در این خانه بگردید)
(در این خانه غریبید غریبانه بگردید )
(یکی مرغ چمن بود که جفت دل من بود)
(جهان لانه او نیست پی لانه بگردید)
(یکی ساقی مست است پس پرده نشسته است)
(قدح پیش فرستاد که مستانه بگردید )
یکی لذت مستی ست،نهان زیر لب کیست ؟
ازین دست بدان دست چو پیمانه بگردید
یکی مرغ غریب است که باغ دل من خورد
به دامش نتوان یافت ، پی دانه بگردید
(نسیم نفس دوست به من خورد و چه خوش بوست)
(همین جاست همین جاست همه خانه بگردید)
نوایی نشنیدست که از خویش رمیده ست
به غوغاش مخوانید،خموشانه بگردید
سرشکی که بر آن خاک فشاندیم بن تاک
در این جوش شراب است ، به خمخانه بگردید
چه شیرین و چه خوشبوست ، کجا خوابگه اوست ؟
پی آن گل پر نوش چو پروانه بگردید
بر آن عقل بخندید که عشقش نپسندید
در این حلقه ی زنجیر چو دیوانه بگردید
درین کنج غم آباد نشانش نتوان داد
اگر طالب گنجید به ویرانه بگردید
کلید در امید اگر هست شمایید
درین قفل کهن سنگ چو دندانه بگردید
رخ از سایه نهفته ست ،به افسونِ که خفته ست ؟
به خوابش نتوان دید ، به افسانه بگردید
(تن او به تنم خورد ، مرا برد ، مرا برد )
گُرم باز نیاورد ، به شکرانه بگردید.)
شعر هوشنگ ابتهاج